به گزارش دفاع پرس، آنچه که این نامه را پراهمیتتر از اتفاقات هم تراز نشان میدهد، ۲۵ نکتهای است که در «متن»، «فرامتن» و «بینامتن» آن به درستی گنجانده شده است:
۱- مهندسی واژگان و قرار گرفتن کلمات در «مواضع» خود
۲- انتخاب کالبد و فُرم «نامه» برای سخن گفتن (انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم)
۳- تلفیق «۹سوال» و «۲ درخواست» از مخاطبان
۴- گزینش «جوانان» جهت خطاب نامه از میان اقشار متکثر و متنوع (انهم فتیه آمنوا بربهم و زدناهم هدی)
۵- فهم ژئوپلیتیک با انتخاب جغرافیای سیاسی اروپا و آمریکای شمالی
۶- استفاده از ادبیات خواص پسند و در عین حال قابل فهم برای تودههای مردم (کلّم الناس علی قدر عقولهم)
۷- صورتبندی هوشمندانه مبتنی بر گفتگو
۸- استفاده از هر سه شیوه برهانی، خطابی و جدلی در دعوت به حق (ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن)
۹- به کارگیری توأمان عقل و خرد و نیز عواطف و احساسات مخاطبان
۱۰- برانگیختن توجه مخاطبان به مفاهیم متعالی همچون «حقیقت جویی»، «تمدن علمی و فکری اسلام»، «مسئولیت پذیری در برابر حقیقت»، «سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی» و «توجه به آینده ملت و سرزمین غرب»
۱۱- آینده نگری، آینده پژوهی، هنر شکل دادن به آینده و سخن گفتن از آینده غرب در این نامه
۱۲- نکوهش و سرزنش دولتمردان و سیاستمداران غربی بدون توهین به آنها و تفکیک هوشمندانه بین دولتها و ملتهای غربی
۱۳- انتخاب آن بُعد از اسلام که آن را دین دانشمندپرور و متفکر دوست و دارای تمدن نشان میدهد
۱۴- ادبیات اخلاقی در قبال مخاطبان که همزمان با تقاضا از مخاطبان برای خروج از حصارهای ذهنی و مرزهای ساختگی، بدون تخفیف و کوچک کردن آنها نمایان میشود
۱۵- التفات به ضرورت «کنجکاوی» و «جستجوگری» در پاسخ به پرسشها با توجه به شلوغی فضای «دیتا» (Data) و «اطلاعات» (Information) در غرب
۱۶- تکرار چندباره نام «قرآن» به عنوان منبع اصیل و مأخذ دست اول شناخت اسلام
۱۷- استفاده از ظرفیت توصیه ناصحانه یک «پدر پیر» به فرزندانِ جوان خود
۱۸- توجه به حاقّ هویت غربی که خود را با بازنمائی «دیگری» (The Other) به منزله یک دشمن بازآرایی میکند
۱۹- توجه به فروپاشی شوروی به عنوان نقطه کانونی آغاز اسلام هراسیهای جدید و پرده برداری از پروژه جایگزینی «اسلام» به جای «شوروی» در دشمن تراشیهای غرب
۲۰- کاربست وظایف ولی با تشریح همزمان «ظلمات» و «نور» و «جبهه باطل» و «جبهه حق» (یخرجهم من الظلمات الی النور)
۲۱- افشاگری از باطن تروریستهای تحت استخدام غرب که مأمور و مشغول به ایجاد رعب در میان ملتهای اروپایی به نام اسلام هستند.
۲۲- توجه به اقتضائات دنیای جدید در سخن گفتن با مخاطبان با عنایت به ابزارهای ارتباطاتی که مرزهای جغرافیایی را شکسته است
۲۳- شبیه سازی رفتار پیشینی و کنونی نظام استعماری غرب همزمان با به رخ کشیدن اعترافات پیشینی غربیها مبنی بر تجاوزگری و استعمار (با ارجاع به مطالعات تمدنی و تاریخ تمدن غربِ جدید)
۲۴- قرار دادن روشنفکران غربی در مقام پاسخگویی به سوالات جوانان اروپا و آمریکای شمالی و اعلام وظیفه آنان در قبال این سوالات
۲۵- رمز گشایی و افشاگری از انگیزههای «اسلام هراسی» به شکل غیر مستقیم با این شیوه استدلالی که آموزههای اسلام مزاحم منافع و برنامه قدرتهای بزرگ است.
در واقع باید اذعان نمود که ظرف و مظروف نامه هشیارانه و مبتکرانه رهبر انقلاب که اکنون خبر اول دنیاست، انبوهی از نکات تحلیلی و مصادیقِ توصیفی را شامل میشود که در این مجال به دو مورد از آنها خواهیم پرداخت و در آینده باز هم پیرامون این نامه خواهیم نوشت.
«علیکم بالقرآن»؛ بر شما باد مراجعه به قرآن
دعوت جوانانی که اکثراً به دین و مذهبی غیر از اسلام تعلق خاطر دارند به قرآن کریم، از نکات جالب و قابل بحث پیام رهبر انقلاب است؛ ایشان در بخشی از پیام مهمشان خطاب به جوانان اروپا و آمریکا، فرمودند: «اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟» این بخش از پیام رهبر انقلاب، حاوی هوشمندی و ظرافت خاصی است و ایشان جوانان اروپا و آمریکا را توصیه به مراجعه به متون اصلی دین اسلام میکنند.
آیات قرآن کریم مملو از مفاهیمی است که دل هر جوان حقیقت طلبی را مجذوب خود میکند. اگرچه بخش زیادی از برداشت اشتباه از اسلام در غرب به دلیل تبلیغات منفی است که دستگاههای تبلیغاتی دولتهای غربی با کمک متحجرین فریب خورده به ظاهر مسلمان انجام دادهاند، اما باید بپذیریم که کم کاری اندیشمندان و هنرمندان مسلمان در تشویق و تحریک جوانان حقیقت طلب غربی که تعدادشان اتفاقاً بسیار زیاد است، برای مطالعه قرآن و منابع دست اول اسلامی نیز در این زمینه تأثیر زیادی داشته است.
جوان حقیقت طلب غربی اگر به قرآن مراجعه کند درخواهد یافت که اسلام راجع به آزادی بیان چگونه میاندیشد: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود (و در آن بیندیشد) سپس او را به محل امنش برسان چرا که آنها گروهى ناآگاهند.» (توبه/۶)
او درخواهد یافت که اتفاقاً معنای جهاد در اسلام، مبارزه با کسانی است که قصد دارند زمینه اینگونه آزادی بیان در دنیا را از بین ببرند و نگذارند سخن متعالی اسلام به گوش همگان برسد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ؛ با آنان بجنگید تا دیگر فتنهاى نباشد.» (بقره/۱۹۳)
جوان حقیقت طلب غربی اگر به قرآن مراجعه کند، چگونه مجذوب این کلام خداوند نشود که: «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى؛ دشمنى با جمعیتى شما را به ترک عدالت رجع به آنان نکشاند، عدالت پیشه کنید که به پرهیزکارى نزدیکتر است.» (مائده/۸)
فطرت او چگونه این پیام قرآن عزیز را تا عمق جان درک نکند که میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ؛ بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد.» (آل عمران/۶۴)
او چگونه میتواند اسلام را دین خشونت بداند و از آن رویگردان شود، زمانیکه این آیه شریفه را با خود زمزمه میکند: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ (به معبود) کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!» (انعام/۱۰۸)
او چگونه میتواند اسلام را دینی خارج از عقل و منطق بداند، زمانیکه انبوه آیات قرآن در دعوت به تعقل، تفکر، کسب علم و آگاهی و مؤاخذه انسانها از اینکه عقلشان را به کار نمیبندند را ببیند:
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» (مجادله/۱۱)
«أَفَلا تَعْقِلُونَ؛ آیا نمیاندیشید؟» (بقره/۴۴ و ۷۶؛ آل عمران/۶۵؛ انعام/۳۲؛ اعراف/۱۶۲؛ یونس/۱۶؛ هود/۵۱؛ یوسف/۱۰۹؛ انبیاء/۱۰ و ۶۷؛ مومنون/۸۰؛ قصص/۶۰؛ صافات/۱۳۸)
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؛ آیا آنها در قرآن تدبّر نمىکنند.» (محمد/۲۴)
جوان پاک طینت غربی چگونه از اسلام رویگردان شود و معنویت را در دینی غیر از اسلام بیابد، زمانیکه این آیات امید بخش و دهها آیات شبیه به آنها را مطالعه کند:
«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد!» (رعد/۲۸)
«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» (زمر/۵۳)
- «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ؛ و هنگامى که بندگان من از تو در باره من سؤال کنند (بگو) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مىخواند پاسخ مىگویم، پس آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند)» (بقره/۱۸۶)
- «وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛ و از رحمت خدا مایوس نشوید که از رحمت خدا جز قوم کافر مایوس نمىشوند.» (یوسف/۸۷)
چگونه این پیامهای اخلاقی و دهها پیام شبیه آن در عمق جان او ننشیند:
«وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکى کند.» (عنکبوت/۸)
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف؛ و با همسرانتان رفتار شایستهای داشته باشید.» (نساء/۱۹)
«فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ/ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ؛ یتیم را تحقیر مکن. و فقیر را از خود مران.» (ضحی/۱۰-۹)
«وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ/ وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ؛ با بى اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد. در راه رفتن اعتدال را رعایت کن، از صداى خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشتترین صداها صداى خران است.» (لقمان/۱۹-۱۸)
«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً؛ و به مال یتیم- جز به طریقى که بهترین طریق است- نزدیک نشوید تا به سرحد بلوغ برسد، و به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال مىشود.» (اسراء/۳۴)
«وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً؛ پیمانهاى که با آن جنس را مىسنجید بطور کامل پر کنید و با ترازوى صحیح و سالم [که وزن را درست نشان دهد] جنس را وزن کنید چرا که این کار به سود شماست.» (اسراء/۳۵)
آیات سیاسی، آیات اخلاقی، آیات اجتماعی، آیات فردی و آیات احکامی قرآن، هر دلِ حقیقت طلبی را در مدار جاذبه خویش قرار خواهد داد و او را هدایت خواهد کرد، «اولئک علی هدی من ربهم» و به فلاح و رستگاری خواهد رساند، «و اولئک هم المفلحون»
رهبر حکیم ما نگران و دغدغهمند فلاح و رستگاری همه بشریت است؛ ایشان راه حل را در همان حدیث شریف جستجو میکند که «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم با القرآن» و اکنون فتنههای سهمگینی همچون پارههای شب تاریک، جوانان و مردم غرب را فراگرفته است، پس باید به قرآن پناه برد و آن را خواند و فهمید تا از فتنهها نجات پیدا کرد.
ابداع دیپلماسی گفتمانی اسلامی در برابر دیپلماسی عمومی اغواگر غربی
دیپلماسی عمومی از واژگان مشهور دهههای اخیر سیاست ورزی در دنیاست که به تلاش دولتها جهت ارتباط گیری با مردم کشورهای دیگر با هدف تاثیرگذاری بر برداشتها و نگرش آنان نسبت به خود گفته میشود. دیپلماسی عمومی که مکمل دیپلماسی رسمی خوانده می شود از طرف دولتمردان آمریکایی و غربی برای تاثیرگذاری جهت دار بر اذهان شرقیها (و علی الخصوص) مسلمانان به طور شبکهای و بسیار حرفهای انجام میشود. دیپلماسی عمومی غربی بر پایه یک نوع اقناع هژمونیک و مزوارنه بنا شده است. شبکههای گسترده رسانههای غربی وظیفه دارند با بکارگیری تکنیکهای فوق مدرن و پیچیده روانشناختی، مخاطب خود را نسبت به اهداف غربی، اقناع نمایند. در این نوع از اقناع، مخاطب حتی توان تصمیم گیری ندارد؛ اما اسلام، دین منطق است و در جهت گیری دیپلماسی اسلامی، دینامیزم درونیِ ساحت اعتقاد و اندیشه، حفظ میشود دیپلماسی گفتمانی بکار گرفته شده توسط رهبر انقلاب پدیدهای فراتر از دیپلماسی عمومی است و همانگونه که از متن پیام ایشان نیز مشخص میشود انتقال آمرانه پیام و روشهای متعارف تحکّمی، مدّ نظر نیست. دیپلماسی گفتمانی اسلامی نمیخواهد با ابزار رسانه، اختیار اندیشیدن را از مخاطبان سلب نماید. در دیپلماسی گفتمانی، اثرگذاری اصلی و نهایی در اثر تطابق اندیشهها با «فطرت» انسانها حاصل میشود. «فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذالک الدین القیم» (روم: ۳۰) «پس روی به جانب دین حنیف آور، آن فطرت خدایی که مردم را برآن نظرات آفریده ودر آفرینش خدا تبدیلی نیست. این دین قیم واستوار حق است.»
اما در تعریف غربی از دیپلماسی عمومی، القاء معنا برای اقناع فکری به طور جدی با هدف منافع اقتصادی و ارتقاء قدرت صورت میگیرد. در فرایند اِعمال دیپلماسی عمومی غربی، رسانهها نقش بیبدیل و افسارگسیختهای دارند؛ اما در منطق اسلامی دیپلماسی، گرچه از قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی برای نشر و گسترش اندیشهها بهره برده میشود اما دینامیزم درونی و ساحت مقدس اندیشهای پیامها حفظ میشود. در این فرایند، «خلوص» و «ناب بودن» پیامها و اتقان استدلالهای ایدهها بیش از تکرار گسترده رسانهای اهمیت دارد. در حقیقت، چون پایه قدرت نرم اسلامی، «فطرت» انسانها محسوب میشود، نباید و اساساً نمیتوان «اختیار» و کشش طبیعی انسانها به پیامهای دینی را با اغراض اقتصادی و «جذب» غیر انتخابی رسانه ای- در اثر تکرار بسیار زیاد و توسل به روشهای غیر اخلاقی- تحت الشعاع قرار داد. اگر در پیام رهبر معظم انقلاب دقت نمایید، وزن سوالهای مطرح شده بیش از جواب هاست. دیپلماسی گفتمانی رهبر معظم انقلاب، صداقت و صحت رسانههای اختاپوسی نظامِ غربِ سلطه گر را زیر سوال میبرد. در حقیقت، جوانان و نخبگان اروپایی متوجه میشوند که رسانههای غربی، ابزار شریف و بیطرفی برای ارتباطات بین فرهنگی نیستند.
دالّ مرکزی متن نامه رهبری در بخش اول، اعتراض به تصویری است که از اسلام ارائه میگردد. این تصویر (Image) مبتنی بر دهها سال عملیات روانی (Psychological Operation) و تبلیغات سیاسی (Propaganda) غرب بر ضد اسلام است. الگوی عملیات روانی غرب نیاز به تحلیل دقیق دارد که در آینده نزدیک به آن خواهیم پرداخت.